حالم چو زلف خویش پریشان و خسته است حالم چو قلب خویش کمی شکسته است ... حالم چو مضربیست ک بر آن چنگ میزنند !!! مضرب برای ضرب و چنگ برای چنگ چنگی زنم ب مو و ضربی ب قلب خویش تا کمتر از برای تو گردد ،؛، ریش ریش گاهی ز زخم زبانت سوزد دلم چو نیش گاهی ز خوبیت دلم پر شود ز بیش اما همش دلم ، ز مهر تو میرود ب پیش این بیش و پیش و نیش و ریش ؛ همه بهانه است آسوده می شود خیالم در آغوش مست خویش
حالام میرم برم بلالایم در آعوش تخت خویش خخخ
+نوشته شده در شنبه 92/12/17ساعت 12:54 عصرتوسط Half_Life |
|
نظر